سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تابستان 1386 - پیام کوتاه های بامزه
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
یاهوی من
 RSS 
اوقات شرعی
دوشنبه 86 مرداد 1 ساعت 5:11 عصرمعرفی وبلاگ

سلام:


من چند تا وبلاگ دیگه دارم که تو اونا هم جک های دسته اول است.


www.benzin2.parsiblog.com


www.benzin3.persianblog.com


www.benzin.parsiblog.com


www.benzin5.parsiblog.com


www.benzin6.parsiblog.com


www.benzin7.parsiblog.com


http://jokestane.parsiblog.com


http://jokestan.mg-blog.com


http://jokbox.parsiblog.com


http://jokbox.mg-blog.com


http://latife.parsiblog.com


http://jokbox.mg-blog.com


در ضمن بعضیاشون هنوز به طور کامل آماده نیستند و ممنونم که نظر میدید. 



به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
دوشنبه 86 مرداد 1 ساعت 5:10 عصرجواهری در قصر

سلام اگر دوست داشتید آهنگ جواهری در قصر را داشته باشید ای نوشته را روی موسیقی وبلاگتان قرار دهید.


http://yangomlove.persiangig.com/audio/javaheridargasr2.mp3


در ضمن نظر یادتون نره؟!...



به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
سه شنبه 86 تیر 19 ساعت 4:49 عصرجک
صاحب خانه:« آی کمک، کمک! دزد!»
دزد:« داد نزن بابا! کمک لازم نیست،  من با خودم چند نفر آورده ام.»

به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
سه شنبه 86 تیر 19 ساعت 4:48 عصرجک
اولی: «یک روز توپم را شوت کردم، رفت کره ماه، خورد توی سر یک نفر و برگشت.»
دومی: «عجب! پس آن توپی را که خورد توی سرم تو شوت کرده بودی؟»
به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
سه شنبه 86 تیر 19 ساعت 4:47 عصرجک
معلم:« سعید! دو تا حیوان دو زیست نام ببر.»
سعید:«قورباغه و برادرش.»

به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
سه شنبه 86 تیر 19 ساعت 4:47 عصرجک
اولی:«ببخشید شما روی صندلی من نشسته اید.»
دومی:«می توانی حرفت را ثابت کنی؟»
اولی:«بله!چون بستنی قیفی ام راروی آن جا گذاشته بودم.»

به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
سه شنبه 86 تیر 19 ساعت 4:46 عصرجک
معلم: وقتی می گوییم «دانش آموزان کلاس تکلیف های خود را با میل انجام می دهند.» «میل» در این جمله چه نوع کلمه ای است؟
دانش آموز:« اجازه!  حرف اضافه.»

به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
سه شنبه 86 تیر 19 ساعت 4:46 عصرجک
مردی بادکنک فروشی باز کرد، اما بعد ازمدتی ورشکست شد، چون بادکنک هایش را به شرط چاقو می فروخت.
 

به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
سه شنبه 86 تیر 19 ساعت 4:45 عصرجک
عکاس:«دوست دارید عکستان را چگونه بگیرم؟»
مشتری:«مجانی!»

به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
سه شنبه 86 تیر 19 ساعت 4:44 عصرجک
شخصی ساعتش کار نمی کرد. رفت گشت، برایش کار پیدا کرد.

به قلم: benzin4 نوشته شده است| بسم الله ( نظر)
   1   2   3   4      >

درباره خودم
تابستان 1386 - پیام کوتاه های بامزه
benzin4
من در حال ساخت یک سری وبلاگ زنجیره ای هستم و خوشحال می شوم به من کمک کنید.
آرشیو یادداشت ها
تابستان 1386
لوگوی من
تابستان 1386 - پیام کوتاه های بامزه
آهنگ وبلاگ من
اشتراک در خبرنامه
 
جستجو در کل مطالب
 :جستجو

جستجو در کل مطالب این وبلاگ، حتی مطالب بایگانی شده!